Skip to main content

جاز

 

به‌زمین به‌آسمان فرو شده

‫نبوده
نبوده
فرو شده
فرو شده
به‌ آسمان به‌زمین فرو شده
!تو

.

‫من سربه‌سر نشسته است، نخوابانده!

‫نانِ خانه‌ٔ خالی‌ام

‫خالی‌ام

‫نانِ خالی‌ام

‫هی عنکبوتِ خانه‌ی خالی‌ام

‫و با یک‌دست

‫از کنار پیشخوان بارِ پُر آدم

‫یک‌شات

‫فقط فقط فقط

‫فقط یکی

‫خالی می‌کنم

‫         رو لبای چاقِ پهنِ سیاهِ صورتِ سیاه

 زیر چشای سیاسفید

 درست رو همون لبای ‫چاقِ پهنِ بزرگِ درشتِ سیا

که رو دندونای سفید وا، وُ بعد، بسته می‌شن

.

خوابِ خوابم

سرم سنگینه

‫         دهنم ترش‌وشیرینه و شکمم چسبیده به  دستم، و

 دستم عرق داره، فقط

.

‫و

مثل عنکبوت می‌رود از نرمای شکم

‫رو به گردن رو به گلو

‫باز رو به گردن

‫ باز رو به گلو

‫ .

‫ در میانه

 عنکبوت خانه‌ٔ خالی‌ام

خالی‌ام

 .

‫خسته خسته خسته خسته خسته

خل

خسته خسته

خل

خسته، ول

ول ِ ول ِ ول ِ ول ِ ول ‫ولم من

‫هل‌ام و هل‌ام و هلم‌ام من

‫رو بستنی ولم من

‫میگن که خوشگلم من

.

‫تو-

‫نبوده

‫دیروز نبوده

‫امروز نبوده

فرو شده فرو شده

به زمین به آسمان نبوده

.

‫نخ

‫از چشمه‌های خواب تو قرض می‌کنم

‫ سرانگشت جوراب پاره‌ام را می‌دوزم و
موهایم را حمیرا می‌بافد و وا می‌کند

حمیرا می‌کند

وا می‌کند و وا می‌کند
حمیرا می‌کند

.

‫سر به سر نشسته‌ا‌م؛ نخوابانده‌ام [یعنی مرا نخوابانده‌اند]

‫نخوابیده‌ام [یعنی خودم هم نخوابیده‌ام]

۲۰۰۴ پاییز 
داون‌تاون تورنتو
ساناز زیبا که آنشب در کافه، جاز خواند، سه‌چار سال بعد در نیویورک از پنجره پرید

Visits: 44