چرا نمیدهد به من؟
بافتهی موهایش را
چرا مرا میکند؟
بیتاب
تاب میخورم تاب
دور خودم دور
دور خودش دور خودش دور خودش دور
میخورم
وقتی که میدهد
به من
دست نرم گرم نرم گرم نرم گرمش
را
ول
میکنم
بیفتد
لای دامنش
.
.
.
.
چین
چینِ اطلسی
چین
سرِ سنگینام
چین
.
.
.
.
خدا شاهد است نمیشوم
اگر ساقی
نشود
.
فنجانم را برندارد اگر
فالم را نگوید اگر
به پنجرهی همسایه
.
.
.
شهادت اگر ندهد
میدهم
.
.
که شاهد من بود و اگر
هست
هنوز
چرا نمیدهد؟
.
.
.
شاهد اویم
شاهدم اوست
شاهدم
شاهدم
شاهدم اوست
شهیدِ این شهید این شهد شیرینام
.
.
.
او و او و من و او
بخدا
.
.
.
هلاکِ شورم
امشب
شورم
امشب
شِکرَم
.
.
.
.
.
گور
خانهی کوچک امنی است که گم نمیشوی از درش بیرون نمیشوی نمیروی از اتاق به اتاق سرت گیج نمیرود
.
دراز میکشی آرام تا بخورندت
شیشههای شراب
.
سر نمیکشی که سرت گیج
خیلی گیج
.
میروندایند ملخ و موش و کرم و ماهی و ناخنهای رنگی و لبهاش، و سوسک
آب نمیخوری
.
میخوابی تا
بخورد
تاب
.
اگراگر
بیدار شدی اگر سرت روی سینهاش ول، زندهای حالا
؛
قلبش میزند
دستت را میگیرد
نفسش را میگیری
…
Toronto 2006
Visits: 37