Skip to main content
منو
داستان
ناداستان
کوتاه
فیسبوکیها
نقد به فرهنگ دگرباش
شعر
ناشعر
Translations
Fiction in Translation
Poetry in Translation
Abouzar K. Poetry & Fiction
English
Gallery
تن
دگرباش
شهر
زباله
ناعکس
Links
کتابها
twitter
facebook
instagram
برای شروع جستجو اینتر را بزنید
Close Search
Filter
شعر
شناسنامه
شش شین زیبا
نعره از اعماق میآید
مهتاب به قلم من
منظومهٔ صلح
منیژه، وای بر من!
خورش
او | ابوذر کریمی
حـــــــــــــاکی | ابوذر کریمی
دبيلو. آی. | ابوذر کریمی
چیزی از لبهای تو حفظ میشود اینجا در گرگهای خونریز و انگورهای درشت یاقوتی
بافندهٔ گیس
اخلالگر
منام این که اوست
قلم نمیشود دستم اما نوشت
سال هزاروسیصدوشصتوسه شمسی
در فاصلهٔ دو خودخواهی
باتلاق پرسشهای بهسرقت رفته
تلاقی در توالی
دیدار با معشوق
مردگیِ زندگی
تعامل
احمد مادر دوستم نیاز بود
هوسناک ترسناک
ونوس در خوابگاه دختران
میشوم، جور دیگر
در اضطراب بیشهری
مهاجرت
عشق همجنسگرایی از گلو پایین نمیرود
دِگرتَنی
خواب و خوب و زیبا
سیب
آمد؛ رفت
آقای بازرگان! آقای موسوی حالا همانجا است
حدود پنجم ماه است
شش شمع با شخص من شعله میکشند
شش دروغ
توجه توجه
امسال، ساقی
بهاریه
جاز
برای نمونه، لبهاش
سَرسامِ داسی در دَستیْ
شببازی
سنگفرش
این آدمها که بوی تن تو را نکردهاند
خود کُشی
ادعا
در زندان، تابستان
من در را میبندم تو در را ببند
منام این که اوست
حالا که نیستم اینجا، کجایم آیا
شش شیوهی گاییدن دهن
شعرِ بلند
ح خ
بدل پوشان و تنپوشان
چیزی شبیه جان را به چیزی شبیه لب رسانده
آلوده به خواب
من احتیاج به صراحت دارم
مردگی زندگی
با چشمهای مکرر
بانوها
Close Menu
داستان
ناداستان
کوتاه
فیسبوکیها
نقد به فرهنگ دگرباش
شعر
ناشعر
Translations
Fiction in Translation
Poetry in Translation
Abouzar K. Poetry & Fiction
English
Gallery
تن
دگرباش
شهر
زباله
ناعکس
Links
کتابها
twitter
facebook
instagram