یک دو سه چار پنج شيش هفت هشت نه ده… يک دو سه چار پنج شيش هفت… يک دو سه چار… نخوابيده.
هنوز نخوابيده.
دور چارم که مسواک بزنم، خوابش میگیره، چراغو خاموش میکنه.
مسواکو زير شير آب میشورم. تا مسواکو زیر شیر آب بشورم، خوابش میبره.
نخوابيد.
خوابش برده.
سيگارمو تو تاريکی روشن میکنم. آتيش سيگار خوشرنگه. دودش ديده نمیشه. سيگار آخر شب تو تاريکی میچسبه. دود سيگارو دوست نداره. سيگاريه، ولی از سيگار تو رختخواب بدش مياد. من هم از صدای راديو تو رختخواب بدم میآد. از اين چيزا، تو رختخواب بدم میآد. خوشش میآد. پاهام گرم نمیشه. لحافو کشيده رو سرش. خودشو جمع کرده. خوابه. تا صبح بيدار نميشه. ديشب بيدار شد. امشب بيدار نميشه. بوی سيگار ميده. نه، مزة سیگار میده. انگشت دست چپ، نه، راست. انگشت دست راستو میذارم تو دهنم، تير میکشه. پاهامو به هم فشار ميدم، آرومآروم ول میکنه.
تکون بخورم، بيدار ميشه.
بيدار بشه نمیتونم بخوابم. حالم بد میشه نمیذاره بخوابم. بخوابم و ببينم يه بوی خوب تو هوا میآد نزديک تا روی صورتم.
سايهش سنگينی میکنه.
چشمامو وا میکنم. صورتش رو صورتم خم میشه رو لبام صدای نفسامو میشنفه ول میکنه. دوباره میگيره.
نوک زبونمو میذارم رو دندوناش. دستش کجاست؟ کجا باشه؟
دستشو میگيرم تو دستم. دستش هيچجا نمیره. نمیدونه کجا بره. روی گردنم میمونه. انگشتمو بند میکنم به انگشتش. میکشم پايين تا روی سينهم، پستونم تو دستش جا میگيره. ول میشه. فشار میده. ول میکنه. پايين مياد دندوناشو فرو میکنه. نه، نوک پستونو با دندوناش میگيره ول میکنه، پايين میآد.
چه نفسش گرمه. داره پاهام گرم میشه.
پاهامو فرو کنم لای پاهاش. پاهام يخ کرده، پاهاش يخ میکنه.
نه، پاهاش گرمه پاهامو گرم میکنه. سرشو میآره پايين، پايينتر، آره، دستش، انگشتش، نه، گرمه، نه اونجا نه، انگشتش گرمه.
نه، خفه شدم خفه کردی ولم کن.
ول کن.
بشين.
ببين مگه حرف نزدیم ديشب. مگه نگفتم اول بيدارم کن.
وقتی خوابم، میترسم.
بذار برای فردا. بخواب، نه بخواب.
بخواب، خوابم میآد.
تکون خوردم بيدار شد.
تکون نمیخورم.
بدش اومد.
فردا قهر میکنه حرف نمیزنه.
بهش میگم.
شب که بچهها خوابيدن، بهش میگم. میگم بيا بشين حرف بزنیم.
میگم وقتی خوابم، سراغم نيا.
میگم خواب بد میبينم، میترسم. میگم اول بايد بيدارم کنه.
وقتی خوابم، خودشو میکِشه روی من. میترسم خفه شم.
بهش میگم وقتی خودت هنوز خوابی، توی خواب خودتو میکِشی روی من، حالم بد میشه.
صورتتو نذار روی صورتم، میگم، نبوس منو وقتی خوابی نصفشبی.
میگم، چون خيال میکنم دارم خفه میشم. نمیگم حالم بد میشه ازش، از صورت چسبیدهش به صورتم، نصفشبی.
ميفته روی من.
صورتش روی صورتم، دهنش خيس، راه نفسمو بند میآره. دهنش بد مزهس، بو میده.
نمیگم بو میده. میگم دارم خفه میشم بدخواب میشم قبول میکنه بايد قبول کنه.
حالمو بهم میزنه. ميفته روم. تف میندازه کف دستش، میماله سر کیرش، دستشو میبره لای پام صاف دستشو میبره لای پام جا باز کنه.
حالمو بهم میزنه. صبحا تا شب حالم بهم میخوره هرکار میکنم میآد جلو چشمم تا شب هرکار میکنم شکلش میپره توی سرم حالم بهم میخوره.
اگه تو تخت يه سوراخ بود چکار میکرد؟ غلت میزد نيمخوابنيمبيدار دستشو میبره روی سوراخ. مطمئن که میشد سوراخ همون جاست، ميفتاد روش، فرو میکرد، نفسنفس میزد نفس میزد، غلت میزد برمیگشت طرف اولش. لحافو میکشيد روی خودش. میخوابيد.
خودشو نمیشست؟ خوابآلود میرفت تو دستشويی. صدای شُرشُر آب. صدای سيفون. بيرون میاومد، میاومد رو تخت، یهوری میافتاد روی بالش، لحافو میکشيد رو سرش.
– سيگار میخوای؟
– اينوقت شب!.. لاالاه الاالله
…
سيگار نمیکِشه.
من میکِشم.
خوابِش ميآد.
صبحِ زود میره سر کار.
بايد بخوابه خوابش ببره.
اين بوی چيه تنش میده.
تن من بوی چی میده.
دهنم بو میده.
موهام وِزکرده. گوشهٔ چشمم قیزده.
ناخونام شکسته. دامنم آويزوونه. موهای پام دراومده. چشمام وَق زده بيرون. مات نگاه میکنم.
بددهنم. شلختهم. پاهام گرم نمیشه. بايد پاهامو گرم کنم. چقدر هوا کثيفه. بوی نفس آدم میده. بايد بخوابم چشمامو ببندم آروم.
دندونام درد گرفته. فشار میدم. وِل میکنم چونهمو.
اون يواشيواش به تخت نزديک میشه. خم میشه روی صورتم. نفسش نرم میشينه روی گلوم. دستش ميآد پايين يککم پایینتر.
_
اردیبهشت۱۳۷۲
May 1993
Visits: 1879