Skip to main content
نقد به فرهنگ دگرباش

 گوش کن! آقای رئيس جمهور

توسط می 22, 2021سپتامبر 15th, 2022بدون نظر

این نامه در تاریخی که در زیر  نوشته شده، در وبلاگ «هزار و یکشب» که نویسندهٔ‌ آن شهرام شهرزاد، بلاگر گی ایران بود، منتشر شد – ساقی قهرمان

این نامه را در روز شنبه 4 تیرماه 84 به سایت آقای احمدی نژاد ارسال نموده‌ام و امیدوارم که به ایشان برسد :

بالاخره رئیس جمهور شدی و حالا مقـدرات امور هفتاد میلیـون نفر دست تو است. خودت هم گفته‌ای که رئیس جمهور همه‌ای .

کاری به ریخت و قیافه‌ات و عکس‌هایـت و جوک‌های مربوط بـه تـو ندارم، و در عقلانیتی دمـکراتیک، رئیس جمهـور بودنـت را قبول دارم . پس تـو هم اگـر در گفته‌ات صادقی، بایـد حرف‌هـای ایـن ملت هفتاد میلیونی را گوش کنی. آری تمام هفتاد میلیون را و نه حتی فقط شصت ونه میلیون و نهصد و نود و نه هزار و نهصد و نود و نه نفررا، بلکه تمام هفتاد میلیون را. آنانی را که به تو رأی دادنـد و آنانی کـه بـه تو رأی ندادند، و حتی آنانی که با تمام وجود از تو متنفر بودند. ولی همه‌، جمهور ِ این ملت اند و این حق را بـر گردن تـو دارند کـه به عنوان متولی ِ ایـن جمهور، حرف‌های خود را با تو بگویند.

هر گروهی حرف خود را با تو خواهد زد .

نـویسندگان از مطالبـات خـود بـا تـو خواهند گفـت و بـر آن پـای خواهند فشرد.

روزنامه نگاران هم.

دانشجویان هم.

هنرمندان هم.

احزاب هم.

و حتی کارگران نیز حرف‌های خود را با تو خواهند گفت.

هـر گروهی حرف‌هایش را بـا تو خواهد گفت و تو باید که بشنوی و نمی‌توانی که نشنوی، یا خود را به نشنیدن بزنی، که این ابتدای سقوط تو خواهد بود.

و مـن اینجا در انبوه این گفتن …، یـک تن هستم در میان میلیون‌ها تن.

من یک همجنسگرا هستم

از گـرایشم و زندگی‌ام و آروزهـایم هیچ نمی‌گویـم کـه از تـو هـیچ نمی‌خواهم، ولی تو را که زعامت این جمهور را بدست گرفته‌ای، بـه علمی اندیشیدن و عـادلانه رفتار کـردن با این گرایش انسانی دعوت می‌کنم.

از دو نفـر از دوستـانم کـه از دانـشجویـان کـارشناسی ارشـد تـو بـوده‌اند، شنیـده‌ام فـردی بـا حوصله و صبور هستی و به تفکرات علمی احترام می‌گذاری (درستی‌اش به گردن راوی). در تبلیغـات خود نیز بر استاد-دانشـگاه-بودن و طرح-علمی-داشـتن بـرای هـر موضوعی، بسیار سخن گفته‌ای‌.

همجنسگرایی و شرایطِ زندگی ِهمجنـسگرایـان، مهمـترین معـضل جمهـور ِ تـو نیـست و در مـیان میلیـون‌ها معضل جامعه شاید هرگز بـه چشم نیاید و این واقعیتی اسـت کـه من آن را قبول دارم، و درسـت بـه همیـن دلیـل من توقع خـاصی از تـو ندارم، ولی حداقـل‌ترین کـاری که تـو می‌توانی، با تـوجه به داعیه‌ی علمی نـگری‌ات، بـرای فقط من (من نماینده‌ی فقط خودم هستم) انجام دهی اینست که برای بررسی ِ چرایی این گرایش، کميسيونی علـمی را تشکیل دهی تـا آنها بـا بررسی ِتمام جـوانـبِ ایـن انحراف! یـا بیمـاری! یـا بـازی! یـا گرایـش! یـا هنجار! یـا فراهنجار!، نـسبـت بـه آن رأی و نظـری علـمیبدهنـد و تکلـیف آن را یکبـار بـرای همـیشـه در بسـتری علـمی و اندیشمندانه روشن کنند و راه‌های درست و علمی رفتار کردن با آن را ارائـه نمایند. مـن خودم سوگنـد می‌خورم نتیجه‌ی تحقیـق کميسيون هـر چه باشد، قبول کنم.

آقای رئیس جمهور! آیا این خواسته‌ی زیادی است؟!

طرفدارانت تو را محصول نظریه‌ی تغییر(change) در شـورش ِ طـبقـات ِ فـرودسـت بـر عـلـیـه نـظـریـه‌ی اسـتـمـرار (continuity) می‌دانند و اینکه آمده‌ای با سلاح ِ عدالت به جنگِ نظم ِ فرسوده‌ی فرساینده بروی. نظم ِفرسوده‌ی برخوردِ غیـرعلمی با یک گرایش ِ روحی و روانی را با کاری علمی، یا سامان ده، یا یکسره کن!

نگران نباش. توقع ندارم ساختارهای دینی‌ات را زیر پـا بگذاری؛
با رعایت اصول اعتقادی خود اقدام کن.

مگر مثلا وقتی کميسيونی از متخصصان ِ مربوطه در بررسی و تحقیقی علمی در خصوص ِ شرایط خاص ِ ماهیان خاویاری نظر دادنـد، و درنتیجه حرمت چندین ساله‌ی آن حلیّت یافت وآیت‌الله خمینی پس ازاعلام نظر کارشناسان آن را بی‌درنگ قبول کرد و خود را در این زمینه مطلقاً صاحبنظر ندانست، آیا حریمی از حرمت دینی شمـا جابجا شـد؟!

و یا حلیّت شطرنج، بعد از حرمت هزار ساله‌، که با نظر کارشناسان از وسیله‌ی قمار به وسیله‌ی ورزش تغییر هویت داده بود، و هزاران حکم و فتوی که خود بهتر دانی، و دانند.

پس با رعایت اصول اعتقادی خود اقدام کن، ولی به یک شرط !
علمی باشد این اقدام !
و عادلانه !
فقط همین.

بـرای انتخـاب این کميسيون می‌توانی ازروانشناسان، پزشکان، جامعـه شناسان، فقیهان استفاده کنی. بـرای مثـال، می‌توانی از دکتـر محرابی (روانشناس)؛‌ دکتـر مـیرجـلالی (پزشک)؛ دکتـر شیخاونـدی (جامعه شناس)؛ حجت الاسلام دکتـر محـمـد مهـدی کریمی‌نیـا (روحانی و استاد دانشگاه که تز پایان نامه‌ی دکترای خود را در این زمینه‌ها انتخاب نموده است)، یا هر کس دیگر که در این زمینه صاحب نظر ِ علمی است، استفاده نمایی.

تقـریباً مطمئن هسـتم کـه هیچگاه هیچـکس به ایـن نامه ترتیب اثرنخواهـد داد، ولی علیـرغم انتقادات بسیـاری کـه احتمالاً از طرف دوسـت و دشمـن بـه آن خواهـد شـد، این را نوشتـم تـا روزی در پیشگاه خدایی که تو حرفش را می‌زنی و من حرفش را می‌فهمم، در برابر تو بایستم و بگویم خدایا، تو شاهد بودی که من گفتم آنچه را احساس می‌کردم باید بگویم .

((در ضمن دوستان ِ مبارزم مقالـه‌ی آقای احمد زيـد آبـادی را

در سايت امروز حتماً حتماً بخوانند))

¤ نوشته شده در ساعت ٥:۳٥ ‎ب.ظ توسط شهرام شهرزاد

|+|    پيام هاي ديگران (12)

پنجشنبه ٢ تیر ،۱۳۸٤

دیدگاه خود را ثبت کنید