چیزی،
همان چیز،
که شکلش درست همان که گفتهاند نیست،
باید درست به شکلی که گفتهاند،
درنیاید.
برای درنیامدن چیزی،
به شکلی که گفتهاند،
چیزهایی را که نگفتهاند
– درست در نظر بگیرید!
همهی چیزهایی که نگفتهاند
و شکلشان را که نگفتهاند
در نظر بگیرید –
به شکل دلخواهی که نگفته باشند
درآورید.
کاری که من کردم این است.
و او به شکلی که نگفته بودند درآمد.
از شکل خود درآمد و به هوا رفت.
چشم خود گرفت و رفت به دور از دست
و نمیدانست
– درست نمیدانست ـ
چهچیز از دست رفته است.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
ابوذر کریمی – ۲۷ شهریور ۱۴۰۱ هجریشمسی
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ